< شیطان - خواندنی ها
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خواندنی ها

دیروز شیطان را دیدم. در حوالی میدان بساطش را پهن

کرده بود؛ فریب می‌فروخت. مردم دورش جمع شده

‌ بودند،‌ هیاهو می‌کردند و هول می‌زدند و بیشتر

می‌خواستند. توی بساطش همه چیز بود: غرور،

حرص،‌دروغ و خیانت،‌ جاه‌طلبی و ... هر کس چیزی

می‌خرید . و در ازایش چیزی می‌داد. بعضی‌ها تکه‌ای از

قلبشان را می‌دادند . و بعضی‌ پاره‌ای از روحشان را.

بعضی‌ها ایمانشان را می‌دادند . و بعضی آزادگیشان را.

 

شیطان می‌خندید


نوشته شده در دوشنبه 86/12/20ساعت 11:26 عصر توسط بیتا نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت